پایگاه مهدیه سخوید

ساخت وبلاگ
بس که دلم گرفته بود رفتم یه شب امام رضا رفتم به پشت پنجره بلکه آقا بده شفا یکی یکی مریض ها رو آقا خودش میداد شفا نوبت به درد من رسید فرمود چته امام رضا گفتم آقا نمیدونم پرمیزنه دلم چرا؟ فرمود دوای تو اینه باید بری به کربلا گفتم حالا که اینطوره آقا بیا با هم بریم فرمود مگه نمی بینی مریض دارم میدم شفا من خودم امضا میکنم خودت برو به کربلا اما باید قولی بدی وقتی رسیدی کربلا شب های جمعه که میشه برو توی حرم بمون مادر من وقتی اومد ،سلام من رو برسون گفتم آقا ترسم اینه جواب سلاممو نده فرمود به مادرم بگو ،منو رضا ع فرستاده،،،، پایگاه مهدیه سخوید...
ما را در سایت پایگاه مهدیه سخوید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مسیحا pms0096 بازدید : 78 تاريخ : 18 / 5 / 1394 ساعت: 14:49

(ا) الا یا ایها الاول به نامت ابتدا کردم (ب) برای عاشقی کردن به نامت اقتدا کردم (پ) پشیمانم پریشانم که بر خالق جفا کردم (ت) توکل بر شما کردم بسویت التجا کردم (ث) ثنا کردم دعا کردم صفا کردم (ج) جوانی را خطا کردم زمهرت امتناع کردم (چ) چرایش را نمیدانم ببخشا که خطا کردم (ح) حصارم شد گناهانی که آنجا در خفا کردم (خ) خداوندا تو میدانی سر غفلت چه ها کردم (د) دلم پر مهر تو اما چه بی پروا گناه کردم (ذ) ذلالم داده ای اکنون که بر تو اقتدا کردم (ر) رهت گم کرده بودم من که گفتم اشتباه کردم (ز) زبانم قاصر از مدح و کمی با حق صفا کردم (ژ) ژنم را از غزل دادی ژنم را مبتلا کردم (س) سرم شوریده میخواهی سرم از تن جدا کردم (ش) شدی شافی برای دل تقاضای شفا کردم (ص) صدا کردی که ادعونی خدایا من صدا کردم (ض) ضعیف و ناتوانم من به در گاهت ندا کردم (ط) طلسم از دل شکستم من که جادو بی بها کردم (ظ) ظلمت نفس اماره که شکوه بر صبا کردم (ع) علیمی عالمی بر من ببخشا که خطا کردم (غ) غمی غمگین به دل دارم که نجوا با خدا کردم (ف) فقیرم بر سر کویت غنی را من صدا کردم (ق) قلم را من به قرآن کریمت مقتدا کردم (ک) کتابت ساقی دلها قرائت والضحی کردم (گ) گرم از درگهت رانی نمی رنجدم خطا کردم (ل) لبم خاموش و دل را با تکاثر آشنا کردم (م) مرا سوی خود آوردی از این رو من صفا کردم (ن) نرانی از در میخانه ات یا رب که ساقی را صدا کردم (و) ولی را من علی دانم علی را مقتدا کردم (ه) همین شعرم به درگاهت قبول افتد دلم را مبتلا کردم (ی) یکی عبد گنهکارم اگر عفوم کنی یا رب غزل را انتها کردم❤❤❤❤ پایگاه مهدیه سخوید...
ما را در سایت پایگاه مهدیه سخوید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مسیحا pms0096 بازدید : 102 تاريخ : 18 / 5 / 1394 ساعت: 14:43

جرم من چیست که هر شب زغمی میسوزم.. قدمی راحتم اما قدمی میسوزم دفتر خاطره ها خالی و بی نام ولی.... من پر از گفتنم و چون قلمی میسوزم تو ز ارقام اهورا رقمی هستی و من... تک و تنها زغم تک رقمی میسوزم.. شب پر از دردسری دارم و در بزم سکوت بر دمی ساکتم و باز دمی میسوزم تو که از سوختنم باخبری جرم من چیست که هرشب زغمی میسوزم؟ پایگاه مهدیه سخوید...
ما را در سایت پایگاه مهدیه سخوید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مسیحا pms0096 بازدید : 145 تاريخ : 18 / 5 / 1394 ساعت: 12:45

بارالها... از کوی تو بیرون نشود پای خیالم نکند فرق به حالم.. چه برانی چه بخوانی.. چه به اوجم برسانی چه به خاکم بکشانی نه من آنم که برنجم نه تو آنی که برانی پایگاه مهدیه سخوید...
ما را در سایت پایگاه مهدیه سخوید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مسیحا pms0096 بازدید : 80 تاريخ : 18 / 5 / 1394 ساعت: 12:41